در یک روز آفتابی و گرم تابستانی، دختر کوچکی به نام سارا به همراه خانوادهاش به یک پارک محلی رفت. سارا، دختر جوان و پرانرژی، همیشه دوست داشت به خودش توجه جلب کند. او با لباسهای رنگارنگ و کفشهای پرتقالی از جنس پلاستیک به دور خود جلب توجه میکرد.
در حین بازی در پارک، سارا به یک ظرف کوچک پاپ کورن از جنس پلاستیک رنگارنگ برخورد کرد. او از این ظرف جذاب بسیار خوشش آمد و تصمیم گرفت آن را برای خود نگه دارد. این ظرف پاپ کورن دارای تصاویر یک کفشدوزک رنگارنگ بود که سارا را به خود جلب کرد. او آن را با خود به خانه برد و از آن به عنوان یک جزء تزیینی برای اتاق خود استفاده کرد. این ظرف پاپ کورن یک خاطره زیبا از آن روز در پارک برای سارا به یادآوری میکرد و او همیشه با لبخندی در لب، به آن نگاه میکرد و به خاطر خوششانسی که داشت از دست دادن آن جلوگیری کرده بود.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.